استراحتِ مطلق
يكشنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۵۰ ق.ظ
...آنجا که حامد و صابر در کنارِ هم، مشغولِ چاق کردن قلیانِ بعد از شام هستند. داوود و رضوان، لم دادهاند و همینطور که آجیل میخورند، سریال تُرکیشان را میبینند. و خسروی در بالکن پنت هاوسش، با لبخند سیگار دود میکند. همه آرام و راحت در خانههای گرمشان و سرگرم دلخوشیهای کوچکشان هستند. و هیچکس خبر ندارد سمیرا، دور از بچهاش، در غربت، مُـــــــرده!
یک سکانس
- ۹۴/۰۶/۲۹